امروز دوباره انقلابیون جمع شده اند. اما این بار، آنها قدرتمندترین سلاح اقتصادی را دارند که شهروندان تا به حال داشته اند: بیت کوین.
اگر کارل مارکس و فردریش انگلس به نحوی به امروز منتقل میشدند و روزنامه میدادند، فقدان آشکار تضاد طبقاتی احتمالاً انقلابیون را به این فکر میکرد که پیروز شدهاند. آنها جامعه ای را می دیدند که بر سر همه موضوعات – از سیاست هویت گرفته تا استراتژی صحیح کووید-۱۹ – تقسیم شده است، اما تقریباً در مورد مبارزه ابدی بین کار و سرمایه، ستمگران و استثمارشدگان سکوت می کند.
چقدر فرق میکرد اگر فقط ۱۰ سال پیش، زمانی که جنبش تسخیر در جریان بود، با شهرهای چادری در اعتراض به سرمایهداری دوستانه، حرص و آز شرکتها و بخش مالی بیملاحظه و خارج از کنترل، باز میگشتند. یک دهه بعد، همان مشکلات همچنان ادامه دارند، اما در میان جنگهای متلاطم و خشمگین فرهنگی، به یک پسزمینه به سختی قابل تشخیص تبدیل شدهاند.
این ۱ درصد ممکن است این روزها راحت تر بخوابند، اما هر گونه رضایتی که احساس می کنند عمیقاً نابجا است. خشم در واقع هرگز از بین نرفت، و از آنجا که نابرابری حتی بیشتر شده است، نارضایتی سرمایه داری دیگر محدود به چپ نیست. مهم این است که این انقلابیون اولیه اکنون به قدرتمندترین سلاح اقتصادی که شهروندان عادی تا کنون داشته اند دسترسی دارند.
رفاه برای ثروتمندان
چرا انقلاب در راه است؟ چون مردم احمق نیستند آنها میبینند که دولتها تریلیونها دلار برای حمایت از افراد بسیار بزرگ برای شکست هزینه میکنند، در حالی که فقرا همچنان از حقوقی به چک دیگر به مبارزه میپردازند. با این حال، چیزی که بیشتر متوجه نمی شوند این است که دولت ها می دانند که رفاه برای ثروتمندان بیشترین ضربه را به فقرا وارد می کند. در واقع، آنها از ۳۰۰ سال پیش آن را می شناسند.
اولین بار در اوایل قرن ۱۸ توصیف شد، اثر Cantillon توضیح می دهد که چگونه چاپ پول ثروتمندان را ثروتمندتر و فقرا را فقیرتر می کند. وقتی مقادیر قابل توجهی از پول جدید به یک اقتصاد پمپاژ می شود، اولین دریافت کنندگان پول نقد را قبل از افزایش قیمت ها خرج می کنند. اگر آنها محتاط باشند – همانطور که ثروتمندان تمایل دارند – در دارایی هایی مانند املاک، فلزات گرانبها، هنر یا شراب خوب سرمایه گذاری می کنند.
زمانی که این پول به دست فقرا سرازیر می شود (اگر چنین شود)، در وهله اول به دلیل اثرات تورمی چاپ آن به شدت از ارزش آن کاسته می شود. با افزایش قیمت ها، ثروتمندان با مشاهده افزایش ارزش دارایی های خود، برنده خود را دو برابر می کنند، در حالی که افراد فقیر دو برابر افزایش هزینه های زندگی ضرر می کنند.
لازم نیست سوسیالیست باشید تا علیه ماشین اقتصادی که زندگی را برای فقیرترین افراد جامعه سختتر میکند و در عین حال به رفتارهای بیملاحظه شرکتها پاداش میدهد، عصبانی شوید. با این حال، آنچه به ندرت درک می شود این است که این یک اشکال در سیستم اقتصادی به ظاهر سرمایه داری ما نیست – این یک ویژگی است.
سرمایه داری و «سوسیالیسم نرم»
معمول است که «سرمایه داری» را برای مسائل اقتصادی و اجتماعی که جهان امروز با آن مواجه است، مقصر بدانیم. در واقع، اگر مارکس امروز زنده بود، چیزهای زیادی در مورد سیستم مالی ما دوست داشت – از جمله مفاهیمی که مستقیماً از مانیفست کمونیست بیرون آمده است. به عنوان مثال، اصل پنجم کمونیسم مارکس برای «متمرکز شدن اعتبار در دست دولت، از طریق یک بانک ملی با سرمایه دولتی و انحصار انحصاری» بحث میکند. آشنا بنظرنمیرسد؟
حقیقت این است که ما، از بسیاری جهات، در واقع در یک آرمانشهر «سوسیالیستی نرم» زندگی میکنیم، جایی که مقررات، یارانهها و سایر مداخلات دولتی حول حمایت از غولهای شرکتها و کسانی که ثروتشان به جای حسابهای پسانداز در داراییها قرار دارد، تنظیم میشود. دشوار است که ببینیم چگونه یک فرورفتن بیشتر به سمت چپ، شکستهای ساختاری یک سیستم اقتصادی را که چاپ پول را راهحل هر مشکلی میداند، حل میکند. پس از آن، به جز یک انقلاب مناسب و خونین، دشوار است که ببینیم در برابر چنین منافع قدرتمند قدرتمند و حامیان سیاسی آنها چه کنیم. برای قرض گرفتن عبارت مورد علاقه ولادیمیر لنین: چه باید کرد؟
چه در جناح چپ یا راست باشید، پاسخ این است که از جنگیدن با ثروتمندان بر اساس شرایط خودشان اجتناب کنید. تنها یک راه برای فقیرترین افراد جامعه وجود دارد تا قدرت را از دست ۱% بگیرند و آن حذف توانایی آنها در دستکاری ارزهای فیات است.
یک انقلاب بدون خونریزی
آیا بیت کوین (BTC) واقعاً می تواند برتری هزاران ساله طبقه صاحب دارایی (و بدون ریختن خون) را به چالش بکشد؟ ممکن است بگویید من یک رویاپرداز هستم، اما من تنها نیستم. فقط از مردم سالوادور بپرسید.
قبل از بیت کوین، مردم سالوادور که حواله های خارجی دریافت می کردند، مجبور بودند هزینه قابل توجهی را به مشاغل انتقال پول مانند Western Union یا MoneyGram بپردازند – پول نقدی که بسیار بهتر است برای غذا یا دارو خرج شود. با توجه به اینکه بیت کوین اکنون به عنوان ارز قانونی پذیرفته شده است، تخمین زده می شود که این مشاغل سالانه ۴۰۰ میلیون دلار ضرر می کنند. این پولی است که مستقیماً به جیب فقیرترین افراد جهان باز می گردد.
انقلاب اینگونه اتفاق خواهد افتاد – نه از طریق خشونت، بلکه از طریق انتخاب. به مردم نشان دهید که چگونه سیستم فیات آنها را فقیرتر می کند، به آنها توانایی رشد ثروت خود را در بیت کوین غیرقابل تورم بدهید و آنها با پای خود رای خواهند داد. به جای اینکه در یک کودتای برق آسا سرنگون شود، پول فیات به سادگی از اهمیت خود کاسته می شود زیرا افراد بیشتری از بیت کوین برای تلقیح خود از تورم استفاده می کنند. زمانی که «میانههای فشرده» ضربه سختتری به خود میبینند، سرعت بیشتری پیدا میکند، و تاریخ شواهد بیشماری ارائه میدهد که انقلابها تنها زمانی اتفاق میافتند که طبقات متوسط و میانهروهای سیاسی ایدههای رادیکال انقلاب را بپذیرند.
همان بوی شورش امروز در هوا است. مردم مدت ها پیش اعتماد خود را به سیاستمداران خود از دست دادند، اما اکنون شروع به زیر سوال بردن روایت های اقتصادی و پولی قدیمی کرده اند. چیزی که در مورد بیت کوین بسیار متقاعدکننده است این است که مجبور نیست انجیل خود را موعظه کند یا به طرف مقابل حمله کند: هر چه مردم بیشتر در مورد بیت کوین بیاموزند، بیشتر درک می کنند که چگونه تحت سیستم فعلی فریب می خورند.
منتقدان بیت کوین دوست دارند ادعا کنند که پذیرش بسیار پیچیده است. اما درک کدام یک سختتر است، یک ارز دیجیتال با سقف ۲۱ میلیون کوین یا حربههای گیجکننده بانکهای مرکزی و وزرای دارایی برای پوشاندن سیاستهای تورمی که به ثروتمندان پاداش میدهند و در عین حال به فقرا آسیب میرسانند؟
در حالی که فرانسه انقلابی دارای گیوتین و روسیه شوروی گولاگ بود، ما نیازی به استفاده از ترور برای مبارزه با ظلم و ستم پول نامناسب نداریم. انقلاب ما واقعاً یک انقلاب مخملی است: تنها سلاح ما یک ارز جایگزین است که نمیتوان آن را باد کرد، سانسور کرد یا دستکاری کرد، و تنها «قربانیان» کسانی هستند که از سیستمی که به دیگران صدمه میزند دست به قتل میزنند.
صفحه اینستاگرام ما: rahaexchange